گفتم که چو آینه بشویم
زنگار دل از برای رویت
تا عکس رخت به جلوه آید
آماده شوم به گفتگویت
دیدم که خیال خام باشد
آیینه کجا و جستجویت
آن بود حجاب من دریغا
بیهوده مرا است آرزویت
دیگر نبرم طمع به دیدار
دانم که فنا است چاره کار
نویسنده: بیقرار(جمعه 86/12/10 ساعت 4:36 عصر)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ