آنجا که کرانه های بی کران کرانه می پذیرند آنجا که آوای ابدیت
با نورها و رنگهای درهم می آویزند آنجا که تمامی آرزوها ی خوب
جان می گیرند آنجا که رویا ها به واقعیت می رسند آنجا که همه
آفرینش پوچ می گردد آنجا که دوستی و صفا و عشق گذ شت است
و قلبهای آکنده از محبت بیگانه بود نها میرود و شناختها محو می گردد
آنجا ترا می جویم با قلبی سوخته پراز یاد و محبت توبادلی لرزان و
چشمی گریان....ترا دوست دارم ... یک نغمه ازدل از آغازبرای همه پایانها....
در مذهب عاشقان قربانی شدن داوطلبان اولین شرط است برای
دوست داشتن
همه هستی من آیه ی تاریکی است . که ترا در خود تکرار کنان
به سحر گاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد......
من در این آیه تورا آه کشیدم ......
من درآیه تورا به درخت و آب و آتش پیوند زدم ....
نویسنده: بیقرار(شنبه 86/6/31 ساعت 1:15 عصر)