دبشب به خواب دیدم نقش خیال رویش
دیدم که می کشیدم مستانه سر به سویش
عیسی دم است یارم من زنده دل از آنم
با هرکه دم بر آرم باشم بگفت و گویش
عالم شده منور از نور طلعت او
خوشبو بود جهانی از کف مشکبویش
گنجی است عشق جانان در کنج دل دفینه
گر میل گنج داری در کنج دل بجویش
نویسنده: بیقرار(جمعه 86/7/13 ساعت 11:51 صبح)