حقتعالی بهر جلوه و نمایش یا از برای آزمایش
تورا امانی و زمانی داده و مکانی و امکانی نهاده
تا چشم قبول باز کنی و دست میل به چه درازکنی
تسبیح گویی یا غزل یا بهانه جویی بر ازل
خدایی که تو را در عالم عدم نگذاشت و از تو
فنایی فنا برداشت و از نطفه ای انسان کردو با
تو هزار احسان کرد آسمان سقف تو زمین وقف تو
آفتاب طباخ تو ماهتاب صباغ تو کواکب دلیل راه تو
ریاحین تماشاگاه تو لوح و قلم جریده راز تو عرش و
کرسی قبله نیاز تو برف شگرف نعمت تو اقطار امطار
رحمت تو باد وزان فراش تو آب روان نقاش تو آتش
سرگشته مطبخ خام توخاک پاک منزل و مقام تو قران سبب
هدایت تو فرشتگان مستغفر جنایت تو
نویسنده: بیقرار(شنبه 86/7/28 ساعت 3:55 عصر)