جهان و هر چه در آن است جز تو چیزی نیست
نهان هرچه عیانست جز تو چیزی نیست
تویی حیات همه کاینات در نظرم
یقین بود نه گمان است جز تو چیز نیست
خیال ماو تو رویای کودکان باشد
چو خاطری گذرانست جز تو چیزی نیست
همه خطوط و نقوش مظاهرهستی
زنقطه ی تو نشانست جز تو چیزی نیست
به چشم اهل دلی بحر بی کران امواج
نمود خلق جهانست جز تو چیزی نیست
ترا به دیده ی تو عارفان شناخته اند
که گفته اند چنانست جز تو چیزی نیست
نویسنده: بیقرار(پنج شنبه 86/9/1 ساعت 4:38 عصر)