سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بیقرار
  •   غریبه
  • غروب تنهایی

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    فضای نا آرام و لغزنده ی روز بامن غریبه است و من

    تنها می مانم چشمان پراز پرسش بی پاسخ روز بامن غریبه

    است و من تنها می مانم کاسه لبریز از رقابت روز نبرد دستی

    با دست دیگر برای سکه ی بیشتر یا کمتر با من غریبه است

    به عشق شب لحظه های بی حوصلگی را انداره می گیرم تا شب

    چادر زیبای سکوت را بر سر دشت بکشاند و عادت مهربان

    آرامش را به خانه ام بیاورد .

     

    بیشتر ازآنچه که تصور کنی خیانت دیده ام و بیشتر

    از آنچه باور کنی قلبم را شکسته اند اما تو نه

     خیانت کردی و نه قلبم را شکستی تو جگرم را

    آتش زدی زبانم می گوید به امید روزی که روزگارت

    سیاه تر از پر کلاغ تیره تر از غروب و غمگین تر از

    غم جدایی باشد اما دلم می گوید به امید روزی که

    آشیانت بالاتر از آشیان عقاب چشم انداز نگاهت زیبا تر

    از بهشت برلبانت لبخند وقلبت سرشار از امید و آرزو    

     

     



  • نویسنده: بیقرار(دوشنبه 86/8/21 ساعت 10:53 صبح)

  • نظرات دیگران ( )

  •   خاطره
  • خاطره

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    وقتی نگاه می کردم از گل به خار رسیدم

    با خودم گفتم پروردگارا چه فلسفه ای است در این همسایگی

    وچه حکمتی است در این بیگانگی

    بایه مشت خاطره های خوب و بد مگه میشه

    تا ابد زندگی کرد .

    همه جا اشکم سرازیرو دل از زندگی سیرو انگار

    این روزا دل داره می میره و می ره پی کارش

    صدات مونده نمی ره از توگوشم

    نگات مونده که برده عقل از هوشم

    خودت نیستی ولی یادت باهامه

    تو که رفتی ولی عطرت نمی ره خودت نیستی  

    دلت اینجا اسیره اگه رفتی ولی عشقت که مونده

    همین عشقت دل مارو سوزونده

    همه جا اشکم سرازیرو دل از زندگی سیرو انگار

    این روزا دل داره می میره

     

     



  • نویسنده: بیقرار(یکشنبه 86/8/20 ساعت 3:23 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   بیقرار
  • بیقرار

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     



  • نویسنده: بیقرار(یکشنبه 86/8/20 ساعت 2:41 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   دارم از تو می نویسم
  •  

    با تو چه زندگی هایی که تورویاهام نداشتم

    تک و تنها بودم اما تورو تنها نمی ذاشتم

    چه سفرها با تو کردم چه سفرها تو رو بردم

    دم مرگ رسیدم اما به هوای تو نمردم

    دارم از تو می نویسم که نگی دوستت ندارم

    از توکه با یه نگاهت زیرو رو شد روزگارم

    موقع نوشتن و وقت اسم گذاشتن وکسی رو جز

    تو نداشتم جز تو نمی ذاشتم من تموم قصه هام

    قصه ی توست

    اگه غمگینه اون از غصه ی توست

    تک وتنها بودم اما تورو تنها نمی ذاشتم

    حتی من به آرزوهات تورو آخر می رسوندم

    می رسیدی تو  من  اما آرزوبه دل می موندم

    هی می خواستم که بگم که بدونی حالمو

    اما ترس و دلهره خط می زد خیالمو

    این قده رفتمو رفتم که هنوز برنگشتم

    هر چی شعر عاشقونست من برای تو نوشتم

    توجهنم سوختم اما نوشتم تو بهشتم

    اگه عاشقونه گفتم عشق تو با عشقش

    اگه مردم تو بدون چه کسی وارثه  

     

     



  • نویسنده: بیقرار(یکشنبه 86/8/20 ساعت 2:35 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   تجدیدنظر در عشق
  •  

    تجدید نظر درعشق

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    بازدرعشق تو تجدید نظر خواهم کرد

    خلق را ازنظر خویش خبر خواهم کرد

    آتش هجر تو در سینه خود خواهم کشت

    از سر اندیشه ی وصل تو  بدر خواهم کرد

    کلمات من و معشوق به خط خواهم زد

    عشق را در همه آفاق سمر خواهم کرد

    به تولای تو چشم از همه خواهم پوشید

    با نگاه توبه روی تو نظر خواهم کرد

    سنگ غیرت به سرو پای طلب خواهم زد

    همه جا با توبه پای توسفر خواهم کرد

    ازدیار من ما رخت بدر خواهم برد

    به سر کوی تومستانه گذر خواهم کرد    

     

     

     

     

    تجدید نظردرعشق

  • نویسنده: بیقرار(یکشنبه 86/8/20 ساعت 8:45 صبح)

  • نظرات دیگران ( )

  •   خانقاه درویشان
  • خانقاه درویشان

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    بیا که مامن مردان پارسا اینجاست

    بیا که کعبه عشاق با صفا اینجاست

    بیا به میکده ی عارفان صاحب دل

    خداست ساقی این بزم و کبریا اینجاست

    مرو به صومعه کانجا بهشت می بخشند

    بیا به کوی خراباتیان خدا اینجاست

    مگو صفا و وفا رفت و مردمی گم شد

    بیا که رسم صفا و ره وفا اینجاست

    اگر ز اهل هوایی  هوای ما بگذار

    وگر که درد خدا باشد ت دوا اینجاست

    مگرد گرد جهان ای مریض عشق بیا
    طبیب عشق گواهی دهد شفا اینجاست

     



  • نویسنده: بیقرار(پنج شنبه 86/8/17 ساعت 8:13 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   تنهایی
  • دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     



  • نویسنده: بیقرار(پنج شنبه 86/8/17 ساعت 10:6 صبح)

  • نظرات دیگران ( )

  •   برای تست
  •  

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    کم نازکن که خانه قلبم سرای تست

    هر چیز هست و نیست سراسر برای تست

    افسون چشم مست تو دل از کفم ربود

    زان برد وام مرغ دلم در هوای تست

    ای لعبت چگل که فریباتری زگل

    بازآ که گلبن مژه ام بینوای تست

    آزادم اززمین و زمان بنده توام

    بر در ببین که خسرو خوبان گدای تست

    بی عشق مرده است جهانی که زندگی

    آنجا بود که سایه ی فرهمای تست

    آخر چه فتنه ای تو که در دور روزگار

    هر جازهر که می شنوم ماجرای تست 



  • نویسنده: بیقرار(دوشنبه 86/8/14 ساعت 9:34 صبح)

  • نظرات دیگران ( )

  •   هوای مهر
  •   

     

    جانم زبند مردم دنیا بریده است

    فارغ از قیل و قال جهان آرمیده است

    خدمتگزار خلق دلم بود سالها

    از بسکه رنج دید از آنها رمیده است

    هر چند گشته است دلم در هوای مهر

    عمری گذشت و مهرشناسی ندیده است

    دیدم به راستی که به شر است این بشر

    از باغ مردمی گل خیری نچیده است

    هر دم خیال دیگر و فکری دگر کند

    در هر چه گفته اند به وی یا شینده است

    در عهد خویشتن نبود پای بنداز آن

    هر کس به هر کجا به هوایی پریده است

     



  • نویسنده: بیقرار(دوشنبه 86/8/14 ساعت 9:32 صبح)

  • نظرات دیگران ( )

  •   بهای می
  •   

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    آتش عشق به عمری دل و جان سوخت مرا

    تا که معشوق ره عاشقی آموخت مرا

     

    غیرت عشق مرا فرصت فریاد نداد 

     

    تا نگویم سخنی باز دهان دوخت مرا

     

    بسکه از شوق چو پروانه طوافش کردم

     

    سوخت چون شمع و بهر انجمن افروخت مرا

     

    تا در این دور کنم زمزمه عشق بلند

     

    سالها در دل ایام بیندوخت مرا

     

    بنده پیر مغانم که من از من بخرید

     

    به بهای می و درمیکده بفروخت مرا 

     



  • نویسنده: بیقرار(یکشنبه 86/8/13 ساعت 11:10 صبح)

  • نظرات دیگران ( )

    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >

  •   لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • خاموش
    [عناوین آرشیوشده]
  •    RSS 

  •   خانه

  •   شناسنامه

  •   پست الکترونیک

  •  پارسی بلاگ



  • کل بازدید : 67953
    بازدید امروز : 156
    بازدید دیروز : 9
  •   مطالب بایگانی شده

  • هفته اول
    هفته دوم
    هفته سوم
    هفته چهارم
    هفته پنجم
    هفته ششم
    هفته هفتم
    هفته هشتم
    هفته نهم
    هفته دهم
    هفته یازدهم
    هفته دوازدهم
    هفته سیزدهم
    هفته چهاردهم
    هفته پانزدهم
    هفته شانزدهم
    هفته هفدهم
    هفته هجدهم
    هفته نوزدهم
    هفته بیستم
    هفته بیست و یکم
    هفته بیست و دوم
    هفته بیست و سوم
    بهار 1387

  •   درباره من

  • بیقرار
    بیقرار

  •   لوگوی وبلاگ من

  • بیقرار

  •   اشتراک در خبرنامه
  •  


  •  لینک دوستان من

  • آقاشیر
    بال شکسته
    عشقولک

  •  لوگوی دوستان من



  •   اوقات شرعی
  • اوقات شرعی


  •   آهنگ وبلاگ من



  •   وضعیت من در یاهو

  • یــــاهـو